صفحه اصلی

با توجه به اینکه بیشتر اطلاعات مورد استفاده در پردازش شناختی از توجه بصری به دست می آید، مطالعات حوزه توجه بصری در علوم شناختی اهمیت دارد. تجزیه و تحلیل ردیابی چشم یک ابزار تحقیقاتی است که برای اندازه گیری توجه بصری مورد استفاده قرار میگیرد .

در انسان، جهت نگاه و رفتار چشمی احتمالا یکی از اولین راه های ارتباط اجتماعی است . چشم ها وحرکات آنها در بیان خواسته ها، نیازها و حالات عاطفی انسانها اهمیت اساسی دارد . چشم ها دارای ویژگی های هندسی و حرکتی منحصر به فردی هستند که ردیابی آن برای تجزیه و تحلیل توجه انسان و وضعیت عاطفی آن اهمیت دارد . والدین سعی می کنند بفهمند کودکشان به چه چیزی نگاه میکند و به این ترتیب نتیجه میگیرند که شیء مشاهده شده، علاقه او را به خود جلب کرده است .

 

توانایی ما در درک ذهن انسان با استفاده از مطالعات عملکردهای شناختی و فیزیولوژیکی به نسبت، ابتدایی باقی مانده است. ما فقط در نیم قرن گذشته به لحاظ فناوری پیشرفت های مهمی به دست آورده ایم که به ما اجازه ثبت و تجسم فرآیندهای شناختی را داده و به این ترتیب ما را قادر به مشاهده درک بصری کرده است.

 

تا کنون ترکیبی از ابزارهای مختلف فیزیولوژیکی به ما در درک چگونگی عملکرد مغز در پاسخ به محرک های مختلف کمک کرده است . دستگاه بینایی از مهمترین حواس پنج گانه و یکی از تخصصی ترین اعضا در ادراک بشر است؛ به همین دلیل اعتماد بیشتری نسبت به داده هایی که توسط این عضو دریافت میشود، وجود دارد . اهمیت حرکات چشم باتوجه به درک و توجه جهان بصری قطعا تأیید میشود زیرا انسان از طریق چشم اطلاعات مورد نیاز برای شناسایی ویژگی های جهان را برای پردازش در مغز انسان جمع آوری میکند .

فرضیه ذهن چشم  ادعا میکند که چشم ها برای مدت طولا نی روی مناطقی که ذهن در حال پردازش است، معلق هستند. با این حال، ممکن است یک فرد بدون ثابت ماندن در منطقه ای خاص به آن خیره شود و اشیاء را با دید محیطی به جای دید مرکزی تشخیص دهد .اگرچه بینایی ما بسیار پایدار به نظر میرسد اما چشم به طور دائم در حال حرکت است تا به ایجاد تصویری کامل از آنچه که ما در حال مشاهده آن هستیم کمک کند .

 

دقت چشم انسان برای تصویری با وضوح بالا از محیط در یک منطقه کوچک از چشم به نام فووآ مرکزی فراهم میشود. چشم ها باید مناطقی را در محیط مورد برسی قرار دهند که در مورد آن اطلاعات دقیق مورد نیاز است . توالی حرکات چشم که زمینه های مورد علاقه را در دید مرکزی نشان میدهد، به ما اجازه می دهد تا نتیجه گیری کنیم که توجه فرد به کجا و چه چیزی معطوف شده است و چه فرایندهای شناختی ممکن است باعث ایجاد الگوی نگاه مشاهده شده شود .